آدم ها توی زندگی به جایی می رسند که کفش های صابونی پایشان می کنند و سالهای سال به سمت باشعور شدن می دوند. سطح لیز و پر از کفی که از راه رفتن هایشان به وجود می آید، همه را کله پا می کند اما آنها بازهم اصرار دارند فقط با دویدن های آنها می توان باشعورترین ماند.