لاک پشت جون
وقتی کوچک بود از بس آرام و بی صدا بود، مادرش لاک پشت صدایش می کرد. قبل از اینکه به طرف مدرسه راه بیفتند مادر می گفت: «میدونی لاک پشت جون! آدم نباید این قدر لاک پشت باشه. یادت باشه باید گردنت رو بیرون بیاری... بلند حرف بزن و شجاع باش.»
+نگاهی به خودم
* | شگفت زده | برایان سلزنیک | نشر افق |